پینک فلوید تغییرات و موفقیت جهانی
تغییرات و موفقیت جهانی (۱۹۶۸ تا ۱۹۷۷)
جانشینی گیلمور به جای برت
در دسامبر ۱۹۶۷، دیوید گیلمور به عنوان عضو پنجم به گروه پیوست. دستیار موریسون، استیو ارورک، گیلمور را در خانه خود و با دستمزد هفتگی ۳۰ پوند به استخدام درآورد و بلک هیل اینترپرایسز در ژانویه ۱۹۶۸، او را به عنوان عضو جدید و گیتاریست دوم گروه استخدام کرد. گروه در نظر داشت تا همکاری خود با برت را فقط در زمینهٔ ترانهنویسی ادامه دهد و او دیگر در اجراها حضور نداشته باشد. جنر مینویسد: «ایده این بود که دیوید ناکارامدی برت را پوشش دهد. سید فقط باید[ترانه] مینوشت. ما میخواستیم او را هر طور شده در گروه نگه داریم.» به دلیل سرخوردگی که در برت ایجاد شده بود، او به جای نوشتن آهنگهای جدیدی که موفقیت «آرنولد لین» و «نواختن امیلی را ببین» را تکرار کنند (که همینگونه هم از او انتظار میرفت)، «هنوز نگرفتیش؟» را نوشت که پس از هر اجرا آن را مقداری تغییر میداد تا غیرقابل یادگیری شود. در ژانویه ۱۹۶۸ عکسی از پینک فلوید پنج نفره گرفته شد که برت در آن به جای نگاه به دوربین مانند سایر اعضا، به دورتر نگاه میکرد.
سرانجام کار کردن با برت بسیار سخت شد. موضوع در ماه ژانویه جدی شد، زمانی که گروه در حال آماده شدن برای رفتن به سمت ساوتهمپتون بودند، یکی از اعضا در مورد همراهی برت با آنها در این اجرا پرسید که گیلمور به خاطر میآورد یکی از اعضا جواب گفت: «نه، بیایید خودمونو به زحمت نندازیم.» جملهای که نشانی برای فرارسیدن زمان پایان عضویت برت در پینک فلوید بود. واترز میگفت: «او دوست ما بود ولی بیشتر اوقات ما[از شدت عصبانیت] میخواستیم خفهاش کنیم!»در اوایل مارس ۱۹۶۸، اعضای پینک فلوید با شریکهای تجاریشان، جنر و کینگ، ملاقات کردند و کینگ در مورد آیندهٔ گروه صحبت کرد؛ برت قبول کرد گروه را ترک کند. کینگ و جنر که برت را مغز متفکر گروه میپنداشتند سعی در طرفداری از او کردند و کمی بعد به روابطشان با پینک فلوید خاتمه دادند. سپس موریسون بنگاه خود را به نمس اینترپرایسز فروخت و استیو ارورک تبدیل به مدیر گروه شد. بلکهیل اینترپرایسز نیز در ۶ آوریل ۱۹۶۸، جدایی برت از پینک فلوید را اعلام کرد. پس از جدایی برت، بار ترانهنویسی و ادامه مسیر خلاقانه گروه تقریباً به صورت کامل به دوش واترز افتاد.در آغاز، گیلمور سعی میکرد تا صدای برت را در اجراهای گروه برای تلویزیونهای اروپایی تقلید کند اما زمانی که آنها در اطراف یک دانشگاه اجراهایی داشتند، از «مراقب تبر باش، یوجین» و «چقدر خوب میشد» استفاده کردند که توسط واترز و رایت نوشته شده بودند.
یک نعلبکی رمز و راز
در ۱۹۶۸، اعضای گروه برای ضبط آلبوم دومشان، «یک نعلبکی رمز و راز»، به استدیوهای ابیرود بازگشتند. این آلبوم شامل آخرین اثر سید برت پیش از ترک پینک فلوید است که «جاگبند بلوز» نام دارد. واترز از زمان کار بر روی این آلبوم شروع به ساخت قطعاتی کرد که خود ترانه آنها را نوشته بود؛ مانند «دستگاهها را تنظیم کن به سمت قلب خورشید»، «روشنایی بیشتر شود» و «سرجوخه کلگ». رایت نیز دو آهنگ برای آلبوم نوشت: «روزی را به یاد آور» و «الاکلنگ». اسمیث گروه را تشویق کرد تا خود تهیهکنندگی آثار را بر عهده بگیردند و آنها هم تعدادی دمو در خانههایشان ضبط کردند. با راهنمایی اسمیث بود که اعضا فرا گرفتند چگونه با دید هنری مورد نظرشان آلبوم را در استدیوهای ابیرود ضبط کنند. اما به هر حال، اسمیث نسبت به آلبوم و آهنگهایش ناراضی مینمود تا جایی که میسن سعی کرد با نواختن درام بخشی از «روزی را به یاد آور» او را راضی کند که بینتیجه ماند.رایت بعداً در مورد نقطه نظر اسمیث در مورد آلبوم گفت: «نورمن[اسمیث] از آلبوم دوم به کلی ناامید شد... او همیشه چیزهایی شبیه به این میگفت، «شما نمیتوانید بیست دقیقه این سروصدای مسخره را طول بدهید».»
آلبوم در ۲۹ ژوئن ۱۹۶۸ عرضه شد. استورم تورجرسن و اوبری پاول از هیپنسیس جلد آلبوم را طراحی کردند. گروه هیپنسیس، طراح جلد آلبومهای نخستین پینک فلوید بود و به این ترتیب این آلبوم، دومین آلبوم در تاریخ شرکت پخش موسیقی ایمی است که این شرکت، اجازه داد تا گروهی مجزا از مجموعه ایمی جلد آلبومی را برایشان طراحی کنند. در مجموع آلبوم تا رده ۹ جدولهای انگلستان صعود کرد و توانست ۱۱ هفته در جدول باقی بماند. روزنامه هفتگی رکورد میرر آلبوم را در مجموع مثبت ارزیابی کرد اما از خوانندگان خواست تا «از این آلبوم به عنوان موسیقی زمینه یک جشن استفاده نکنند.»جان پیل اجراهای زنده «یک نعلبکی رمز و راز» را «مانند یک تجربهٔ مذهبی» دانست و انامئی آن را «طولانی و خسته کننده... به جز چند زمان خاص» خواند. یک روز پس از عرضه رسمی آلبوم در انگلستان، گروه نخستین کنسرت رایگان خود را در «هاید پارک» لندن اجرا کرد. در ژوئیه ۱۹۶۸، پینک فلوید برای دومین بار به ایالات متحده سفر کرد. در این سفر د هو و سافت ماشین هم پینک فلوید را همراهی میکردند و میتوان این تور را نخستین تور بااهمیت پینک فلوید قلمداد کرد. در دسامبر همان سال، «من را در آسمان نشان بده» عرضه شد که مانند تکآهنگهای قبلی به موفقیت نرسید و به همین دلیل، آخرین تکآهنگ گروه پیش از «پول» بود.
کلاس آموزش پیانو
اوماگوما، مادر قلب اتمی و فضولی
اوماگوما یک تفاوت اصلی با آلبومهای پیشین پینک فلوید داشت؛ این آلبوم به صورت یک LP دوصفحهای و توسط هاروست رکوردز عرضه شد. دو طرف اول این آلبوم شامل اجراهای زنده گروه در دانشکدهٔ بازرگانی منچستر و کلابی به نام مادرها در بیرمنگام میشد. صفحه دیگر LP، شامل یک آلبوم استودیویی آزمایشی بود که هر کدام از اعضا به صورت جداگانه قطعههایی برای آن ساختند. اوماگوما در نوامبر ۱۹۶۹ عرضه شد و در مجموع نقدهای مثبتی دریافت نمود.آلبوم توانست تا رتبهٔ ۵ جدول فروش در بریتانیا بالا برود و ۲۱ هفته در جدول بماند.
مادر قلباتمی در نوامبر ۱۹۷۰ منتشر شد. نسخه اولیه آلبوم در ماه ژانویه و در فرانسه به اجرا در آمد اما اختلافات بین اعضا و مشکلات میکس آلبوم باعث شد تا گروه ران گیزین را برای حل مشکلات صوتی آلبوم به استخدام درآورند. گیزین سعی در حل این مشکلات داشت اما روش ضبط متفاوت و خلاقیت گروه باعث شد تا این مرحله چندان برای او بدون مشکل نباشد. در نهایت، او با یاری جان آلدیس (او رهبر گروه کُری بود که برای ضبط قطعه «مادر قلب اتمی» استخدام شد) بر این مشکلات فائق آمد. این آلبوم همچنین آخرین همکاری گروه با اسمیث، در جایگاه تولیدکننده اجرایی، بود. گیلمور درجایی میگوید: «او دقیقاً... هیچ کاری نمیکرد.».مادر قلباتمی را نمیتوان آلبوم محبوب گروه دانست، راجر واترز در مورد آلبوم میگوید ترجیح میداد این آلبوم «یک راست به سطل زباله انداخته شود و بعد از آن هرگز کسی دوباره آن را نشنود.»[۹۷] گیلمور به همان اندازه نسبت به آلبوم بیتفاوت است. او آن را مانند «تلی زباله» میداند و میگوید: «من فکر میکنم ما در آن دوره داشتیم آب در هاون میکوبیدیم.». مادر قلباتمی نخستین آلبوم پینک فلوید بود که به رتبه ۱ جدولهای فروش در بریتانیا دست پیدا کرد و از این لحاظ موفقیتی بزرگ برای گروه بود. این آلبوم توانست ۱۸ هفته در جدول باقی بماند.نخستین بار مادر قلباتمی در فستیوال بَث به صورت رسمی به اجرا در آمد.
پینک فلوید در سال ۱۹۷۰، بارها در اروپا و ایالات متحده تور برگزار کرد. گروه در سال ۱۹۷۱، توانست رتبه دوم در رای گیری مردمی مجله ملودی میکر را به دست آورد و برای نخستین بار سود نصیب اعضا کند. میسن و رایت در همین زمان پدر شدند و در لندن خانهای خریدند. گیلمور که همچنان مجرد باقیمانده بود، به یک مزرعه قرن نوزدهمی در منطقه اسکس نقل مکان کرد. واترز هم یک استودیو خانگی ضبط موسیقی در منزل شخصیاش در آیلینگتون و یک ابزارخانه در محل پشت باغ شخصیاش برپا کرد.
زمانی که در ژانویه ۱۹۷۱ اعضا از تور جهانی مادر قلباتمی بازگشتند، کار بر روی قطعات جدید را آغاز نمودند.[۱۰۱] به دلیل فقدان یک موضوع اصلی، این دورهٔ زمانی به ابداع چند قطعه آزمایشی و بیکیفیت گذشت. مهندس صوت جان لِکی به خاطر میآورد که در این دوره، جلسات ضبط اغلب از بعد از ظهر آغاز میشدند و تا آغاز روز بعد ادامه مییافت. او میگوید: «در آن دوره هیچ چیز به اتمام نمیرسید. حتی هنوز با هیچ کمپانی ناشری قرارداد بسته نشده بود و مدیر ناشر آنها همیشه فقط با مقداری بطری شراب و ماریجوانا ظاهر میشد.» گروه زمان طولانی را صرف کار بر روی اصوات اولیه یا ریفهای گیتار کار میکردند. آنها چند روزی هم در ایر استدیوز تلاش کردند تا با اشیاء خانگی موسیقی خلق کنند. پروژهای که در آن زمان به هیچ نتیجهای نرسید و در فاصله زمانی بین کاش اینجا بودی و نیمه تاریک ماه دوباره مورد توجه گروه قرار گرفت.
آلبوم بعدی پینک فلوید به نام فضولی، در اوت ۱۹۷۱ عرضه شد. ژان چارلز کاستا، منتقد رولینگ استون، در مورد آلبوم مینویسد: «این آلبوم تنها ارزشهای گیلمور، لید گیتاریست گروه، را به عنوان یک عضو شکلدهنده و ارزشمند اثبات نمیکند بلکه عیناً و قویاً این را نشان میدهد که گروه بار دیگر در مسیر رشد قرار گرفته است.».منتقد انامای آلبوم را «فوقالعاده خوب» توصیف کرد و آهنگ «پژواکها» را «نقطه اوجی» خواند که گروه برای رسیدن به آن تلاش میکرد. اما مایکل واتس منتقد ملودی میکر آلبوم را «ملال آور» دانست و در توضیح، از عبارتهای «موسیقی متن فیلمی که وجود ندارد» و «صدا و خشم بسیار اما پوچ» استفاده کرد. فضولی را میتوان نقطه گذر گروه از مرحله تأثیر برت بر موسیقی پینک فلوید به مرحله طلوع پینک فلوید جدید دانست. آلبوم تا رتبه ۳ جدولها در انگلستان صعود کرد و ۸۲ هفته هم در جدول باقی ماند.
نیمه تاریک ماه
نیمه تاریک ماه در فاصله زمانی بین مه ۱۹۷۲ تا ژانویه ۱۹۷۳ در استودیوهای ابیرود ضبط شد. آلبومی که نخستین همکاری گروه با آلن پارسونز، یکی از کارکنان ایمی، به عنوان مهندس صدا بود. نام آلبوم بیشتر به موضوع جنون اشاره دارد تا به مسائل ستارهشناسی. گروه نخستین مراحل کار بر روی آلبوم را در زمان برگزاری تورهایشان در بریتانیا، ژاپن، آمریکای شمالی و اروپا آغاز کردند. در مراحل ساخت این آلبوم، تهیهکنندهای به نام کریس توماس تبدیل به دستیار پارسونز شد.هیپنسیس طرح بستهبندی آلبوم را ارائه کرد که شامل طرح مشهور شکسته شدن نور در منشور به عنوان جلد آلبوم میشد که توسط جورج هاردی و استورم تورجرسن طراحی شده بود. طراحی جلد به این صورت بود که یک پرتوی نور سفید رنگ، که نماد یگانگی است، از درون یک منشور، که نماد جامعه است، میگذرد و در نتیجه، شکسته شده و به رنگهای گوناگون تقسیم میشود که نشان از نابودی یگانگی دارد. تمام اشعار این آلبوم سروده واترز هستند.
آلبوم در مارس ۱۹۷۳ عرضه شد و به سرعت در جدولهای فروش انگلستان و اروپای غربی صعود کرد. نقدهای منتشر شده نیز تماماً به ستودن آلبوم پرداختند. پس از عرضه آلبوم، تمام اعضا به جز ریچارد رایت از مصاحبهٔ پس از عرضه سر باز زدند، چون اعتقاد داشتند نباید تا زمان منتشر شدن میکس کوادرافونیک و نسخه باکیفیت آلبوم مصاحبهای انجام دهند.روی هولینگورث، منتقدی از ملودی میکر، طرف اول آلبوم را «کاملاً آشفته» و درک آن را «مشکل» خواند اما طرف دوم را با این جملات مورد تمجید قرار داد: «آهنگها، صداها...[و] ریتمها بسیار عالی هستند... ساکسوفون شاهکار کرد و گروه به معنای واقعی راک اند رول کردند». لوید گراسمن، منتقد رولینگاستون، آلبوم را اینگونه توصیف کرد: «یک آلبوم خوب و غنی که شنونده را درگیر میکند.».
نیمه تاریک ماه، به عنوان بخشی از تور ایالات متحده در فهرست اجرای گروه قرار گرفت و در مارس ۱۹۷۳ به اجرا در آمد. این آلبوم یکی از موفقترین آلبومهای راک در تمام دورانها است که در ایالات متحده به رتبهٔ ۱ رسید و تا چهارده سال در جدولها باقی ماند. در بریتانیا، آلبوم به رتبه ۲ دست پیدا کرد و ۳۶۴ هفته حضور خود را حفظ کرد.در مجموع آلبوم ۴۰ میلیون نسخه در جهان فروخت و به دومین آلبوم پرفروش تاریخ و بیست و یکمین آلبوم پروفروش ایالات متحده مبدل شد. توفیقی که نیمهٔ تاریک ماه به دست آورد ثروت هنفگتی برای اعضای پینک فلوید به ارمغان آورد تا جایی که واترز و رایت عمارتهای اشرافی بزرگی در مناطق روستایی خریدند و میسن به جمعآوری خودروهای گرانقیمت روی آورد. گروه پس از آن قرارداد خود با کپیتال رکوردز، که عرضهکنندهٔ آلبومهایشان در ایالات متحده بود، را فسخ کردند و با کلمبیا رکوردز قرارداد جدیدی انعقاد نمودند که مبلغ هنگفت ۱،۰۰۰،۰۰۰ دلار را به عنوان پیش قسط به آنها پرداخت نمود. مبلغی که امروزه ارزشی بیش از ۵،۰۰۰،۰۰۰ دلار دارد. البته گروه به همکاریش با هاروست رکوردز به عنوان ناشر آثارش در اروپا ادامه داد.
کاش اینجا بودی
پس از تور نیمه تاریک ماه در انگلستان، اعضای پینک فلوید برای ضبط آلبومی جدید در ژانویه ۱۹۷۵ به استودیو بازگشتند و کار بر روی نهمین آلبوم خود با نام کاش اینجا بودی را آغاز کردند.آلن پارسونز پیشنهاد همکاری با پینک فلوید در این آلبوم را رد کرد زیرا با پروژهٔ شخصی خودش، آلن پارسونز پراجکت، به موفقیت رسیده بود؛ بنابراین گروه برای مهندسی صدا به سراغ برایان هامفریس رفتند. در ابتدا سرایش قطعات جدید برای گروه سخت بود زیرا موفقیت نیمهٔ تاریک ماه اعضا را از لحاظ جسمی و روحی تخلیه کرده بود. رایت بعداً آن دوره را «سقوط در یک دورهٔ دشوار» توصیف کرد و واترز آن را «طاقت فرسا» دانست. تنها گیلمور نسبت به بهبود کیفیت قطعات علاقه نشان میداد. میسن هم که به تازگی تجربه جدایی از همسرش را از سر گذرانده بود، دچار ناراحتی و حس بیتفاوتی شده بود که به شدت بر روی کیفیت درام نوازیاش تأثیر منفی گذاشت.
پس از چند هفته سرگردانی، واترز شروع به تجسم یک مفهوم کلی برای موضوع آلبوم کرد.در سال ۱۹۷۴، پینک فلوید سه قطعه جدید ساختند و در یک سری کنسرت در اروپا به اجرا در آوردند. این قطعات جدید نهایتاً تبدیل به نقطهٔ آغازی برای ایجاد آلبوم جدید گروه شدند که با یک قطعه گیتار نوازی چهار نتی گیلمور آغاز میشد که توسط خود او و به یاری واترز و رایت نوشته شده بود. آهنگهای این آلبوم بر اساس مفهوم کلی اوج گیری و زوال سید برت، عضو پیشین گروه، ساخته شده بودند.واترز تعبیر میکند: «به این دلیل که من میخواستم تا جایی که میشود به این احساس... توصیف ناشدنی و مالیخولیایی که بابت ناپدید شدن سید به آن دچار شده بودم، نزدیک شوم».
زمانی که اعضا در حال کار کردن بر روی این آلبوم بودند، برت به صورت ناگهانی به دیدار گروه در استودیو آمد. تورجرسن در اینباره میگوید: «جایی نشست و کمی صحبت کرد اما در واقع آنجا نبود.».او در ظاهر بسیار تغییر کرده بود و اعضای گروه در ابتدا او را به جا نیاوردند. ظاهراً پس از این ملاقات واترز به شدت ناراحت شد. کاش اینجا بودی در ۵ ژوئیه ۱۹۷۵ در فستیوال موسیقی «اُپن-ایر» در کنبوورث به اجرا در آمد و در سپتامبر همان سال عرضه شد. آلبوم توانست در بریتانیا و ایالات متحده به رتبه ۱ دست پیدا کند.
جانوران
در سال ۱۹۷۵، پینک فلوید یک ساختمان سه طبقه در آیلینگتون خریداری کرده و آن را به استدیوی ضبط موسیقی و انبار تبدیل نمودند. آلبوم دهم گروه به نام جانوران در سال ۱۹۷۶ و در استدیوی جدید گروه به روش نوین «۲۴ آهنگه» ضبط شد. موضوع اصلی آلبوم از رمان مزرعه حیوانات جرج اورول نویسنده مشهور بریتانیایی برگرفته شده بود و در متن ترانهها به تفاوتهای سه طبقه نمادین اجتماع یعنی «خوکها»، «سگها» و «گوسفندها» اشاره میشود.بار دیگر هیپنسیس برای طراحی و بسته بندی آلبوم فراخوانده شد اما در نهایت این راجر واترز بود که تصویر نهایی جلد آلبوم که جلوهگر یک خوک پرنده بر فراز نیروگاه بترسی بود را طراحی کرد.
تقسیم شدن حق امتیاز به صورت ناعادلانه بین اعضای گروه، آغازی برای مناقشه بین آنها بود. گیلمور که مسئولیت زیادی در آهنگ «سگها» (که تقریباً طرف اول آلبوم را پر میکرد) قبول کرده بود، مبلغ کمتری از واترز دریافت کرد که تنها دو قطعهٔ کوتاه «خوکهای بالدار» را ساخته بود.رایت میگوید: «تقریباً همه آن قضیه تقصیر من بود چون من هیچ ایدهای ندادم در صورتی که دِیو چیزهایی ارائه داد اما مبلغ کمی دریافت کرد.» میسن به یاد میآورد: «راجر ایدههای بسیاری داشت اما او داشت دِیو را مهار میکرد و به عمد او را خسته مینمود.».گیلمور به تازگی فرزند نخستش به دنیا آمده و پریشانش کرده بود و به همین دلیل، وقت زیادی برای مشارکت در آلبوم نداشت. واترز و میسن هم به همین ترتیب نقش خاصی را ایفا نکردند. رایت دچار مشکلات خانوادگی شده بود و رابطهٔ چندان دوستانهای با واترز نداشت.جانوران نخستین آلبوم پینک فلوید است که رایت در نوشتن هیچ آهنگی از آن نقش ندارد. او به خاطر میآورد: «جانوران... آلبوم خوشحال کنندهای برای من نبود... این نخستین باری بود که راجر حقیقتاً باور کرد که تنها نویسندهٔ گروه است... که این فقط به خاطر اوست که ما[پینک فلوید] هنوز سرپا مانده بودیم... و زمانی که او تنها قطعات مورد علاقه خودش را در آلبوم قرار داد، رابطهٔ من و او بازهم تیره تر شد.».
جانوران در ژانویه ۱۹۷۷ عرضه شد و در بریتانیا به رتبه ۲ جدولها رسید. در ایالات متحده هم آلبوم تا رتبه ۳ صعود کرد. انامای اینگونه آن را توصیف کرد: «یکی از تندترین، بیرحمانهترین، دلخراشترین و رک ترین آثار موسیقی». منتقد ملودی میکر «هم آلبوم را طعم تلخ حقیقت در یک پوشش متوسط که سالهای اخیر بسیار دیده شده و به شکلی فزاینده خواب آور است» خواند.
گروه از بیشتر قطعات این آلبوم در تور بهشخصه استفاده کرد که نخستین تجربهٔ پینک فلوید در اجرا در استادیومهای بزرگ بود. اتفاقی که رابطه بین اعضا را ضعیفتر کرد. واترز قبل از اجرا به اتاق مخصوص به خودش میرفت و پس از آن هم بلافاصله محل را ترک میکرد. حتی یکبار رایت به انگلستان برگشت و تهدید کرد که گروه را ترک میکند. در زمان اجرای گروه در ورزشگاه المپیک مونترآل گروهی از هواداران پرسروصدا و هیجان زده که درست در جلوی جایگاه قرار گرفته بودند، واترز را خشمگین کردند تا جایی که آب دهانش را بر صورت یکی از آنها پرتاب کرد. انتهای تور برای گیلمور بدون انگیزه ادامه یافت. او از موفقیتهای قبلی گروه اشباع شده بود و فکر میکرد که هدف والاتری برای دست یافتن وجود ندارد.
کلاس آموزش گیتار
- ۹۶/۰۴/۱۴